کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم
کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم

توصیه شده برای شما ، قسمت ششم ( مقدمه بخش دوم)

بعد از مدت ها میریم سراغ یکی از پروژه ها مهم وبلاگ ، یعنی مطالب دنباله دار «توصیه شده برای شما»‌ ، اگه یادتون باشه تو پنج قسمت قبلی(بخش اول) توضیح دادیم که چه فرآیندی رخ میده تا یه سرویس دهنده وب تبدیل بشه به یه جاسوس تمام عیار و شروع کنه به جمع آموری اطلاعات شما !! اگه مطالب بخش اول رو نخوندید ،  پیشنهاد میکنم که کل مطالب رو از قسمت صفر تا پنج رو از آرشیو وبلاگ مطالعه کنید و اگه حوصله خوندن این همه مطلب رو ندارید یه سری به قسمت پنجم بزنید تا دستتون بیاد درباره چه موضوعی داریم صحبت میکنیم
سوال مهمی که تو پایان بخش اول باهاش مواجه شدیم این بود که : ما چه کارایی میتونیم انجام بدیم که این جاسوسی  اطلاعات از ما صورت نگیره یا در نهایت کلا متوقف بشه ؟
قبل از هر چیزی ترجیح میدم بریم و یه مقاله از استالمن بزرگ در همین مورد بخونیم : [متن پایین گزیده ای از مقاله ست که خودم انتخابش کردم ، آخرش لیک اصلی مقاله رو میزارم که اگه دوست داشتید (حتما) برید و بخونیدش !! ]
    «کامپیوتر شما باید دستوراتش را از چه کسی دریافت کند؟ اغلب مردم فکر می‌کنند که کامپیوتر آنها باید از آنان اطاعت کند، و نه شخص دیگری. شرکت‌های تولید کنندهٔ رسانه (شامل شرکت‌های فیلم سازی و ضبط صدا) به همراه شرکت‌های کامپیوتری همانند مایکروسافت و اینتل، طرحی با نام ”محاسباتِ قابل اطمینان“ ریخته‌اند. هدف این طرح این است که کاری کنند کامپیوتر شما از آنان اطاعت کند، و نه از شما. (نسخه‌ای که مایکروسافت از این طرح تهیه کرده است ”پالادیوم“ نامیده می‌شود.) نرم‌افزارهای اختصاصی پیش از این نیز این قابلیت بداندیشانه را در خود داشتند، اما این طرح آن را فراگیر خواهد کرد.
نرم‌افزار اختصاصی در بنیاد خود به این معنی است که شما نمی‌توانید کاری را که نرم‌افزار انجام می‌دهد کنترل کنید؛ نمی‌توانید کد منبع آن را مطالعه کنید و یا تغییر دهید. جای شگفتی نیست که تجار زیرک روش‌هایی را می‌یابند که از کنترل خویش استفاده کنند تا شما را در وضعیتی نامساعد قرار دهند.
”محاسبات خیانت کارانه“ نام مناسب‌تری است چرا که در حقیقت این طرح بدین منظور طراحی شده است تا اطمینان حاصل کند کامپیوتر از شما اطاعت نخواهد کرد. در حقیقت، این طرح برای جلوگیری از عملکرد کامپیوتر شما به عنوان یک کامپیوتر چند منظوره پدید آمده است. هر عملی احتیاج به اجازهٔ صریح خواهد داشت. ایدهٔ تکنیکیِ پشتِ محاسبات خیانت کارانه این است که کامپیوتر شامل سخت‌افزاری رمزگذاری و امضا شده باشد و این کلیدها از دسترس شما دور نگه داشته شوند. برنامه‌های اختصاصی از این سخت‌افزار برای کنترل برنامه‌هایی که شما می‌توانید اجرا کنید، مستندات و اطلاعاتی که می‌توانید به آن‌ها دسترسی داشته باشید و برنامه‌هایی که می‌توانید این اطلاعات را درونشان به کار گیرید، استفاده خواهند کرد. این برنامه‌ها به طور پیوسته قوانین مربوط به اختیارات کاربر را از اینترنت دریافت کرده و آن را به صورت خودکار به کار شما اعمال می‌کنند. اگر شما به کامپیوتر خود اجازهٔ دریافت فوانین جدید را به صورت دوره‌ای ندهید، بعضی از توانایی‌های آن به طور خودکار متوقف خواهند شد.

چرا که نه؟ هالیوود و شرکت‌های ضبط صدا در نظر دارند که از محاسبات خیانت کارانه برای “DRM” (مدیریت محدودیت‌های دیجیتالی) استفاده کنند. بنابراین فیلم‌ها و موسیقی‌های دانلود شده تنها می‌توانند بر روی یک کامپیوتر مشخص اجرا شوند. به اشتراک‌گذاری به طور کامل غیر ممکن خواهد شد، دست کم برای فایل‌های رمز گذاری شده‌ای که شما از آن شرکت‌ها دریافت می‌کنید.غیر ممکن کردنِ به اشتراک‌گذاری به خودی خود بد هست، اما بدتر نیز خواهد شد. ایده‌هایی وجود دارد که بتوان از این طرح در ایمیل‌ها و دیگر مستندات استفاده کرد — نتیجه ایمیل‌هایی خواهند بود که در طول دو هفته ناپدید می‌شوند. یا مستنداتی که تنها بر روی کامپیوترهای شرکت قابل خواندن هستند.
فرض کنید که شما از رئیس خود ایمیلی دریافت می‌کنید که در آن از شما خواسته شده عملی را که از نظر شما پرمخاطره است انجام دهید ؛ یک ماه بعد، هنگامی که نتیجهٔ معکوس به دست آمد، نمی‌توانید از آن ایمیل استفاده کنید تا ثابت کنید این تصمیم را شما نگرفته‌اید. هنگامی که دستورات با جوهری نگاشته شده باشند که ناپدید می‌شود، ”دستور کتبی“ نمی‌تواند از شما حفاظت کند. [یا] تصور کنید ایمیلی از رئیس خود دریافت می‌کنید که نوعی خط مشی غیر قانونی و یا غیر اخلاقی را تعیین می‌کند. همانند از بین بردن اسناد بازرسی شرکت، و یا این که به یک تهدید خطرناک برای کشور خودتان اجازهٔ عبور بدون بررسی بدهد. امروزه شما می‌توانید این نامه را به یک خبرنگار ارائه داده و این فعالیت‌ها را افشا کنید. با استفاده از محاسبات خیانت کارانه، خبرنگار نمی‌تواند سند را مطالعه کند، کامپیوترش از او اطاعت نمی‌کند. محاسبات خیانت کارانه بهشتی برای فساد خواهد بود.
برنامه‌هایی که از محاسبات خیانت کارانه استفاده می‌کنند می‌توانند به طور پیوسته قوانین جدید مربوطه به اختیارات کاربر را از اینترنت دریافت کرده و به طور خودکار به کار شما اعمال کنند. ممکن است تصور کنید که می‌توانید موارد نامطبوعِ یک نرم‌افزار خائن را پیدا کنید، میزان رنج‌آور بودن آنها را مطالعه کنید، و تصمیم بگیرید که آیا قبولشان کنید یا خیر. این تصور سطحی نگرانه و ابلهانه است. نکتهٔ اصلی اینجاست که قراردادی که در حال امضا کردنش هستید پایدار نخواهد بود. هنگامی که به استفاده از برنامه وابسته شدید، به دام افتاده‌اید و آنها این را می‌دانند؛ پس از آن می‌توانند قرارداد را تغییر دهند. تعدادی از نرم‌افزارها به طور خودکار به روز رسانی‌هایی را دانلود خواهند کرد که اعمال متفاوتی را انجام می‌دهند — و آنها به شما اجازهٔ انتخاب در مورد به روز آوری را نخواهند داد.
امروزه با استفاده نکردن از نرم‌افزار اختصاصی می‌توانید از محدود شدن به وسیلهٔ آن اجتناب کنید. اگر از گنو/لینوکس و یا سیستم‌عامل آزاد دیگری استفاده کنید و نرم‌افزارهای اختصاصی را به روی آن نصب نکنید، می‌توانید اختیار آنچه کامپیوترتان انجام می‌دهد را داشته باشید. اگر نرم‌افزار آزادی دارای قابلیت بداندیشانه باشد، توسعه‌دهندگان دیگر در جامعه آن را حذف خواهند کرد و شما می‌توانید از نسخهٔ اصلاح شده استفاده کنید. همچنین شما می‌توانید نرم‌افزارهای آزاد را بر روی سیستم‌عامل‌های غیر آزاد اجرا کنید؛ این امر به شما آزادی کامل اعطا نمی‌کند، اما بسیاری از کاربران این کار را انجام می‌دهند.» [لینک متن اصلی مقاله]
اگه بخوایم جواب سوالی رو که بالا مطرح کردیم  در یک جمله بدیم همین میشه که استالمن گفته : از سیستم عامل و نرم افزار های آزاد استفاده کنیم !! یا بهتر از اون از سیستم های آزاد و متن باز در هر ضمینه ای استفاده کنیم ، یا عمیق تر از این ، از دانش آزاد استفاده کنیم . . . .
خلاصه این که تو قسمت های بعدی قراراه راه کار های عملی برای این که اطلاعاتمون امن بمونه ، ازمون جاسوسی نشه و کامپیوترمون رو ما کنترل کنیم ،  ارائه بدیم !!
برای نممونه میتونید این مطلب رو مطالعه کنید

عمیق تر . . .

پنجشنبه هفته گذشته [تو لحظات آخر اردو دقیقا وقتی که منتظر بودیم تا اتوبوس برسه و ما رو بیاره تهران] یه جمع کاملا یهویی از دانش آموزای پیش دانشگاهی تشکیل شد و شروع کردیم به بحث و صحبت آزاد در خصوص مسائل مختلف  !! بچه ها حرف میزدن و من گوش میکردم  ، هرچی  جلوتر رفتیم طبق معمول بحث های عادی ،  یه مبحثی خودش رو خیلی بیشتر و بیشتر نشون میداد . . . ‌عدم مطالعه و نگاه سطحی به مسائلی که بسیار دقیق و عمیق هستن ‌!!! این موضوع بنده رو خیلی آزار میده ، شاید دلیل اصلی شروع نوشتن این وبلاگ همین موضوع بوده باشه ، این که یکم عمیق بشیم  !! یکم دقیق بشیم !! یکم مطالعه کنیم و هرچی رو شنیدیم بدون تفکر قبول نکنیم . . . کمی بیشتر فکر کنیم !!!!

بحث در حال انجام بود و من تلاش کردم تا بحث رو از مسیر اصی خودش منحرف کنم تا بتونم حرف خودم رو بزنم ،‌ اولش که به بچه ها گفتم چرااا انقد سطحی به مسائل نگاه میکنید ؟! ، شوکه شدن و بعد چنتا از حرفای سطحی که توی بحث گفته بودن رو به یادشون اوردم و ا شون خواستم تا عمیق به مسائل نگاه کنن !! [داره شبیه گزارش کار میشه]  تو هین حرفا ، یاد اولین کتابی افتادم که از شهید مطهری خونده بودم . . . .  مسئله حجاب !

« یه مسافرت تو تابستون چند سال پیش بود ، صبح بعد از نماز دیگه خوابم نبرد ، همه خانواده هم خواب بودن و تا ۲ -۳ ساعت دیگه باید تنها میشستم ، تلوزیون هم که نمیشد روشن کرد ، یادم افتاد که یه کتاب با خودم اوردم . . . مسئله حجاب  !!! کتاب رو که باز کردم ، تا چند ساعت مداوم دستم بود  نزدیک به ۷۰ صفحه از ۲۳۰ صفحه کتاب رو خوندم  . . .  «

این خاطره رو برای بچه ها تعریف کردم و یه مثال خیلی قشنگ در خصوص عمیق فکر کردن از همین کتاب براشون زدم تا مطلب براشون روشن بشه ، شهید مطهری تو بخش دوم کتاب مسئله حجاب  اینطور مینویسه :

    « من می گویم : برعکس ، در محیط های پاک اسلامی این مرد بود که حق نداشت در نشست و برخاست ها از زن بیگانه بهره برداری کند. این مرد است که همواره حرص می ورزد که زن را وسیله چشم چرانی و کامجویی خود قرار دهد. هیچگاه مرد به طمع خود مایل نبوده حائلی  میان او و زن وجو داشته باشد و هروقت که این حائل از میان رفته آن که برنده بوده مرد بوده است و آن که باخته و وسیله شده زن. امروز که مردان موفق شده اند با نام های فریبنده «آزادی» و «تساوی» و غیره این حائل را از میان ببرند زن را در خدمت کثیف ترین مقاصد خویش گرفته اند. بردگی زن، امروز به چشم می خورد که برای تأمین منافع مادی یک مرد در یک مٰؤسسه تجارتی خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد می آراید و به صورت «مانکن» در می آید و شرف خود را در ازاء‌چندرغاز حقوق می فروشد. [یاد منشی ها و فروشنده های خانم که تو مغازه ها و شرکت های مختلف امروزی میبینیم افتادم.] »



وقتی توی مسائل مختلف دقیق و عمیق بشیم  و از تبلیغات ،‌حاشیه سازی ها و تفکر عوامانه در خصوص اون مطلب فاصله بگیریم ، میتونیم به نتایج جدید و اکثرا درستی برسیم.، همه چیز انقد ساده نیست که ما میبینیم  و [شرکت های تبلیغاتی]بهمون نشون میدن   ، باید کمی بیشتر فکر کنیم . . . .


تغییرات

چند ماه از آخرین مطلب منتشر شده روی وبلاگ میگذره !! تو این چند ماه اتفاقات خیلی زیادی برای شخص من ، کشور و مردم افتاده ، حالا بعد از این همه مدت و این تغییرات نسبتا زیاد میخوام تمام تلاشم رو به کار بگیرم تا حداقل هفته ای یه مطلب روی وبلاگ منتشر کنم حدس میزنم با توجه به تغییرات زیادی که اتفاق افتاده ، با طیف جدیدی از مطالب توی وبلاگ روبرو بشیم ولی همچنان هدفمون ثابت و پابرحاست ، بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم !!
خیلی کوتاه و گذرا بگم که تو این چند ماه ، سربازیم تموم شده ، یه شغل ثابت دارم ، یعنی معلم و مشاور شدم ( به همین دلیل ممکنه مطالب درسی که به وبلاگ هم مربوط میشه رو تو وبلاگ ببینیم) ، ازدواج کردم و یه سال بزرگتر/پیرتر/به مرگ نزدیگتر شدم
چرا نبودم ؟ . . . بهترین دلیل (بهونه) ای که میتونم بیارم اینه که سرم شلوغ بود و از این حرفاااا !!! یا مثلا بگم که جایی که کار میکردم به اینترنت دسترسی نداشتم !!! و . . . .
امام دلیل نبودم هیچ کدوم از این چیزا نیست ، بعضی از این اتفاقات هم زمان رخ داد تا من از نوشتن [که خیلی دوسش دارم]فاصله بگیرم ، و مهمترین دلیل هم نداشتن حرفی برای نوشتن به علت زیاد شدن مشغله ذهنی و کم شدن مطالعه روزانه بود. نتیجه اخلاقی این که : ازدواج و پیدا کردن یه کار ثابت میتونه حسابی وقت و ذهن شما رو درگیر خودش کنه تا از خوندن و نوشتن دور بمونید.
در هرصورت اینا همش بهونست و من باید به نوشتن ادامه میدادم ، حالا بریم ببینیم که چه چیزایی برای گفتن داریم . . .