کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم
کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم

داک داک

خب من به به هیچ عنوان دوست ندارم که این گوگل بدجنس و آدم فروش بدونه که من دارم در چه زمینه ی سرچ میکنم !! این بده ؟ شما چی ؟ دوست دارید هر کاری میکنید رو گوگل بدونه ؟ 

این وسط یه سوالی هست ، اگه گوگل بدونه من دارم دنبال چی میگردم چه اتفاقی ممکنه رخ بده ؟ حالا گوگل بدونه یا ندونه ؟ چی میشه مگه ؟ ( سه تا سوال شد :) )  جواب : این کاری رو که میگم انجام بدید ، روی یکی از مرورگر های اینترنت خودتون ( مثلا گوگل کروم ) گوگل رو به عنوان Home Page تعریف کنید و با اکانت گوگل  Log in کنید ، چند وقتی چیز های مختلفی رو روی همون مرورگر با گوگل جستجو کنید ، بعد از مدتی از طریق یه تغییر دهنده IP ( قدشکن ) و با یه مرورگر دیگه ( مثلا فایرفاکس ) که اکات گوگل شما رو اصلا نمیشناسه سایت گوگل رو باز کنید ، الان گوگل فکر میکنه شما یه کاربر ساده از کشور دیگه ( غیر از ایران یا کشور که توش هستید ) هستید که اومده تو گوگل یه سرچی انجام بده ، حالا توی هر دوتا مرورگر یه مطلب رو سرچ کنید !!!! در کمال ناباوری خواهید دید که گوگل نتایج مختلفی رو به شما نشون خواهد داد !!!!!  ، به راحتی میشه فهمید که گوگل رفتار کاربراش رو تحت نظر داره و به و توی سرچش به هرکسی یه چیزی نشون میده !!!! این موضوع واقعا نگران کنندست !!  ممکنه گوگل خیلی چیزا رو به من نشون نده چون از قبل من رو میشناسه و خیلی چیزای غیر مفید دیگه رو به من نشون بده ، یعنی این که گوگل به خودش اجازه میده به جای ما فکر کنه !!!! این در حالیه که من دوست دارم توی تمام اینترنت سرچ کنم و نتایج رو بر حسب  تکرار بیشتر در کل وب جهانی ببینم ، نه اون چیزی که گوگل فکر میکنه برای من خوبه !!!!!

اگر شما هم مثل من و خیلی های دیگه فکر میکنید که گوگل موتور جستجوی خوبی برای یک سرچ امن و آزاد نیست بهتون داک داک رو معرفی میکنم :



این موتور جستجور رو سال 2007  آقای گابریل وینبرگ و دوستانشون راه اندازی کردند و از اون موقع تا الان هدف و شعارشون این بوده که بتونن برای مردم جهان یه جستجوی بدون تعقیب ، فوضول و شرکت های تبلیغاتی رو فراهم کنن و میشه گفت تو کارشون کاملا موفق بودن و الان پروژه داک داک شامل قسمت های مختلفی میشه ، یادم میاد پارسال که اولین بار با داک داک آشنا شدم یه موتور جستجوی خیلی ساده بود ولی تو این یک سال واقعا خیلی پیشرفت داشته ، امیدوارم همینجوری به کارشون ادامه بدن و متأسفم که من نمیتونم در هیچ زمینه ای کمکشون کنم  نه برنامه نویسی درست و حسابی بلدم نه بخاطر چیزایی که خودتون میدونید میتونم کمک مالی بهشون کنم و نه هیچ کار دیگه ای . . . .


در هر صورت ، همین الان برید و تلاش کنید که هرجوری شده بیشتر از داک داک استفاده کنید 

تمام سخن . . .

من هرچی بگم از ارزش این مطلب کم میشه ، سریع برید مطلب رو بخونید :

    « بدان! راهی پر مشقّت و بس طولانی در پیش روی داری، و در این راه بدون کوشش بایسته، و تلاش فراوان، و اندازه گیری زاد و توشه، و سبک کردن بار گناه، موفّق نخواهی بود، بیش از تحمّل خود بار مسئولیّت ‏ها را به دوش نگیر، که سنگینی آن برای تو عذاب آور است. اگر مستمندی را دیدی که توشه‏ ات را تا قیامت می ‏برد، و فردا که به آن نیاز داری به تو باز می‏ گرداند، کمک او را غنیمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالی داری بیشتر انفاق کن، و همراه او بفرست، زیرا ممکن است روزی در رستاخیز در جستجوی چنین فردی باشی و او را نیابی. به هنگام بی‏ نیازی، اگر کسی از تو وام خواهد، غنیمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو باز گرداند، بدان که در پیش روی تو، گردنه ‏های صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگین باران است، و آن که کند رود حالش بدتر از شتاب گیرنده می ‏باشد، و سرانجام حرکت، بهشت و یا دوزخ خواهد بود، پس برای خویش قبل از رسیدن به آخرت وسائلی مهیّا ساز، و جایگاه خود را پیش از آمدنت آماده کن، زیرا پس از مرگ، عذری پذیرفته نمی‏شود، و راه باز گشتی وجود ندارد »


فهمیدید این سخنان بی نظیر برای کیه ؟! یه بار دیگه بخونید !!! 

حیفه !!! واقعا حیفه که ما این جملات به این عمق معنایی رو به صورت جمع شده تو یه کتاب داشته باشیم و حتی یک بار هم دست بهش نزده باشیم !!!  بعد هی من بیام کلی زمان تلف کنم برای نوشتن یه مطلب که آخرشم پر از غلط و غیر قابل اطمینان باشه ، ای کاش قبلش یه سری به نهح البلاغه میزدم !!!  ای کاش . . . .


پ.ن : نهج البلاغه نامه ۳۱ ، ترجمه محمد دشتی ، عیدتون هم مبارک باشه  امشب حتما پدرت رو بوس کن  و بهش بگو چقدر دوستش داری 

فوضول شناسی :) قسمت دوم

اگه قسمت اول رو نخوندید همین الان زود برید بخونید و برگردید 

خب چی شد ؟! فکر کردین ؟! چه راه نهایی وجود داره ؟! به نظر من تنها راه که میشه ۹۹٪ ازش نتیجه گرفت یه راه بیشتر نیست ، این که نوع تفکر شخص فوضول ، جستجوگر و کنجکاو رو تغییر بدیم ، یعنی چی ؟! برای این که بگیم یعنی چی باید یکم پایه ای تر فکر کنیم ، به فرضیات اولیه برگردید ، گفتیم شخص فوضول دنبال اینه که بفهمه شما دارید چیکار میکنید و شما میخواید اون نفهمه ! یه سوال : اگه اون شخص فوضول بفهمه چی میشه ؟! رسواتون میکنه ؟! به همه میگه ؟! آبروتون میره ؟! ، جواب : بله همه ی این کار ها رو انجام میده ، سوال : مگه شما دارید کار بدی انجام میدید که کسی نباید بفهمه ؟!؟!؟!؟! مگه شخص فوضول بقیه کار های شما رو نمیبینه ؟! پس چرا ازش پنهون نمیکنید ؟! چرا شخص فوضول نمیره بقیه کار های شما رو به بقیه بگه ؟! چرا دقیقا دنبال اون یه کار خاص میگرده و شما هم دقیقا میخواید اون کا رو ازش پنهون کنید ؟!!!؟!؟ ( یه بار دیگه این چند خط بالا رو بخونید ) 

چی شد ؟! میتونید حدس بزنید چی میخوام بگم ؟! 

شخص فوضول پیش خودش فکر میکنه باید یه چیز بدی از این طرف پیدا کنم تا بتونم آبروش رو ببرم ، خرابش کنم یا ازش باج بگیرم ، اون چیزی که میخواد باهاش آبروی شما رو ببره باید توی ذهن شخص فوضول و جامعه ای که بین شما و شخص فوضول مشترکه یه چیز ناپسند ، بد و غیر قابل تحمل باشه و شما هم دقیقا از همین میترسید و پنهانش میکنید ، وگرنه بقیه کار هایی که از دید شخص فوضول و جامعه بد و ناپسند نباشن نیازی به پنهان کردن ندارن 



بعد از توضیحات مقدماتی بریم سر اصل مطلب ، تو این روش جدید شما باید نوع تفکر شخص فوضول و جامعه رو تغییر بدید ، به صورتی که دیگه اون کار برای اون ها بد و ناپسند نباشه ، مثل بقیه کار ها عادی جلوه کنه ، ساده تر بگم قبح اون مسئله شکسته بشه . شما باید کاری کنید تا چهارچوب فکری جامعه و شخص کنجکاو و جستجوگر تغییر کنه تا حتی اگر دیدن شما دارید اون کار رو انجام میدین براشون مهم نباشه ، در این صورت شما برای همیشه از مخفی کاری راحت شدید ، البته مشخصه که این روش و تغییر دادن نوع تفکر یک جامعه یا یک بخش کوچیک جامعه که جستجوگر ، محقق و فوضول هستن کار راحتی نیست و نیاز به زمان زیاد و برنامه ریزی قوی داره و در آخر هم نمیشه ۱۰۰٪ نحوه ی فکر کردن مردم رو تغییر داد به همین دلیل این روش با این که از بقیه خیلی کامل تره ولی باز هم ۱۰۰٪ نیست ، برای این که بتونید ۱۰۰٪ نتیجه بگیرید باید از هر سه روش اشباع اطلاعات ، پنهان کاری و تغییر چهارچوب فکری به صورت همزمان استفاده کنید و خب طبیعیه که روش های ترکیبی همیشه بهتر از روش های تک بعدی جواب میدن .

روش ترکیبی به این صورت عمل میکنه که شما اول میزان بد و ناپسند بودن یه کار رو در ذهن مردم کاهش میدین ( همون کاری که براتون مهمه ) ، بعد چنتا کار که نسبتا ناپسد هستن ولی به منافع شما ضربه نمیزنن رو خیلی بزرگ میکنید و در اختیار شخص جستجوگر قرار میدید تا مشغول اون ها بشه و بدون سر و صدا به کار اصلی خودتون میرسید ، در این حالت حتی اگه اون شخص جستجوگر از کار شما آگاه بشه به سه دلیل ازش رد میشه ، اول این که درگیر چنتا چیز به ظاهر مهم شده و وقت چیزای دیگه رو نداره ، دوم این که از فوضولی اشباع شده و سوم این که اون کار مدنظر دیگه تو‌ چشمش انقدر بد و ناپسند نمیاد . اگه همه ی این کار ها رو درست انجام بدید شما ۱۰۰٪ موفق خواهید بود 

گفته بودیم که توی دو قسمت تموم میشه اما انگار نمیشه  پس مهمترین حرف ها رو میزاریم برای قسمت سوم 


ادامه دارد . . . . 


پ.ن: برای من خیلی مهمه که مطالب طولانی نباشن 

اینترنتی که ما میخواهیم !!

دیشب یه ایمیل از بنیاد موزیلا دریافت کردم ، توش نوشته بود  : « وبی که ما به آن نیاز داریم ، نیاز دارد به شما و افرادی شبیه شما تا کمک کنید که بزرگترین منبع به اشتراک گذاشته شده مان را رایگان و آزاد نگه داریم  » بعد یه لینک داده بود به صفحه ای در سایت موزیلا ، این ویدئو هم تو اون صفحه بود ، اول ببینید تا بعدش بگیم داستان چی بوده  : 



ببخشید اگه زیرنویسش خوب نبود ، انگلیسی من زیاد خوب نیست  موزیلا این ایمیل رو برای هر کسی که عضو  بوده فرستاده یا بهتر بگیم برای هر کسی که دستش میرسیده ، وقتی این کار های موزیلا رو میبینم  هزار برا خدا رو شکر میکنیم که همچین بنیادی وجود داره که انقدر خوب داره در زمینه ی اینترنت امن ، آزاد و رایگان تلاش میکنه  و کاری که ما میتونیم انجام بدیم اینه که اول بفهمیم منظور بنیاد موزیلا و بنیاد های مشابه از اینترنت امن ، آزاد و رایگان چیه و یکم بیشتر فکر کنیم ببینیم که این نوع اینترنت به چی دردی میخوره و چه دردی رو از بشریت دوا میکنه ؟!  بعد از اینها به هر روشی میتونیم به بهشون کمک کنیم ، من فکر کردم شاید با ترجمه  کردن و به اشتراک گذاشتن این ویدئو بتونم کمکی کرده باشم ، ای کاش گوشی های هوشمند با سیستم عامل موزیلا یا اوبونتو در کشورمون بود تا میتونستیم ازشون استفاده کنیم   


فوضول شناسی :) قسمت اول

فرض کنید که شما دارید یه کاری انجام میدید که دوست ندارید من بدونم ! و من کاملا حواسم هست و دقیقا دنبال کارم و میتونیم از همه چیز سر دربیارم ! حالا شما چیکار میکنید ؟! واقعا بهش فکر کنید ؟! بهترین کار برای پیچوندن یه آدم فضول که اگه به اطلاعتی از شما دست پیدا کنه هم شما رو رسوا میکنه هم شما تو چشمش خراب میشید چیه ؟! 

نگید خب ازش پنهان میکنیم که خندم میگیره  پنهان کردن اینجا یعنی اون کاری که میخوایم شخص فوضول ازش با خبر نشه یه جوری انجام بدیم که اون شخص نبینه ، این روش خیلی قدیمی و ناکارامده چون شخص فوضول تخصصش اینه که از چیزای مخفی سر در بیاره ، پس به احتمال زیاد شما لو میرید  ولی باز یه سری روش برای پنهان کردن وجود داره که ممکنه در موارد زیادی جواب بده و اگه شخص فوضول خیلی حرفه ای نباشه میشه گولش زد ، یکی از این روش های پنهان کاری اینه که شخصه فوضول رو یه جوری به یه چیز دیگه ای سرگرم کنیم و وقتی اون حواسش به موضوع دیگه پرته شما کارتون رو انجام بدین و امیدوار باشین تا اون شخص فوضول حواسش همونجوری پرت بمونه و شما رو نبینه !! خب البته این روش تا حدی جواب میده ولی باز هم یه روشه قدیمیه . 



روش های پنهان کاری به این شکل که شخص فوضول کار شما رو نبینه و پایه بر ندیدن باشه وجود داره که ما اینجا بنا نداریم همش رو توضیح بدیم ، چون مطلب طولانی میشه ، اما روش بعدی که از روش پنهان کاری بهتره من بهش میگم روش اشباع اطلاعات !! یعنی چی ؟! در این روش درست میریم سراغ نقطه ضعف اصلی شخص فوضول ، شخص فوضول هدف اصلیش اینه که اطلاعات زیادی از شما بدست بیاره تا اون احساس رضایت بهش دست بده ، در این روش شما اطلاعات رو طبقه بندی میکنید و مقدار زیادی اطلاعات نسبتا کم ارزش رو به صورت یکباره در اختیار شخص فوضول قرار میدید تا از اطلاعات اشباع و ارضاء بشه و فکر کنه شما دیگه اطلاعاتی ندارید و دست از شما برداره که خب اگه این روش رو خوب انجام بدید به احتمال زیاد نتیجه میگیرید ، برای بهتر نتیجه گرفتن میتونید این اطلاعات رو گیج کننده کنید تا شخص فوضول گیج هم بشه !! 

خب روش های زیاد دیگه ای هم وجود داره اما اگه دقت کرده باشید در تمام این روش ها به نوعی کاری انجام میدیم تا شخص فوضول مطلب رو نفهمه و همیشه افرادی هستن که هیچ یک از این روش ها نمیتونه باعث بشه تا اطلاعات رو بدست نیارن !!!!! و همون یه نفر کافیه تا اطلاعات شما لو بره و همه بفهمن ، تمام اون فوضولایی که این همه واسه دست به سر کردنشون زحمت کشیده بودین !! خب پس چیکار کنیم ؟!؟!؟!؟! چه روش قطعیی وجود داره ؟!! یکم بیشتر بهش فکر کنید !!

ادامه دارد . . . . .


پ.ن : برای این که طولانی نشه مطلب رو دو قسمت کردیم ، فردا قسمت دوم رو روی وبلاگ قرار میدیم 

Not available on App Store

من عاشق این عکس هایی هستم که میتونه تمام مطلب رو برسونه ، به نظرم این عکس ها بهترین نوع رسانه هستن  حتی از فیلم هم بهترن ، بدون هیچ توضیحی بریم این اثر عالی رو ببینیم :



مطلب کاملا روشنه و هیچ توضیحی نیاز نداره 

مفهوم متن باز !

تقریبا میشه گفت همه افرادی که با کامپیوتر کار میکنن و یه اطلاعات کلی دارن ، کلمه نرم افزار متن باز رو شنیدن ، یا حداقل  با نرم افزار هایی مثل Firefox Web Browser یا VLC Media player کار کردن و میدونن که این نرم افزار ها جزو نرم افزار های متن باز هستن ، چند روز پیش هم ما تو وبلاگ سرآمد همه ی متن باز ها یعنی سیستم عامل بر پایه گنو/لینوکس رو معرفی کردیم همون اوبونتو ۱۴.۰۴ . با همه ی این برخورد هایی که ما روزانه با نرم افزار های متن باز داریم اما هیچوقت دقیقا معنی متن باز رو لمس نکرده بودم تا این که پارسال برای اولین بار یه کانکی ( Conky ) روی سیستم عاملم نصب کردم ( فک کنم اوبونتو ۱۲.۰۴ بود ) ، اونایی که نمیدونن کانکی چیه یه نگاه به این عکس بندازن :



اگه بخوایم ساده بگیم کانکی یه جور ویجته که برای نشون دادن ساعت ، آب و هوا و اطلاعات مختلف کامپیوتر روی سیستم عامل های گنو/لینوکسی نصب میشه که البته خیلی خوشگل هم هست ، میتونید شکل های مختلف کانکی رو اینجا ببیند. وقتی یه کانکی رو نصب میکنی باید یه فایل به اسم conkyrc رو روی پوشه Home کپی کنی این فایل یه فایل متنیه ، مثل فایل های txt توی ویندوز که متن اصلی برنامه کانکی حساب میشه و سیستم دقیقا از روی این فایل برنامه کانکی رو برای شما اجرا میکنه ، متن این فایل این شکلیه : 



به عکس بیشتر دقت کنید  اون قسمتی که انتخاب کردم مکان کانکی رو روی صفحه دسکتاپ مشخص میکنه ، و چون در محیط متن باز هستیم من توستم متن برنامه رو ببینم و همچنین میتونم هرجوری دوست دارم تغییرش بدم و کانکی رو هر جایی از دسکتاپ خواستم قرار بدم ، این یکی رو ببینید :



دوباره برگردید و عکس اول که کانکی رو توش مشخص کرده بودم نگاه کنید ، اون بالا به ساعت نگاه کنید ، فونتش با بقیه فونت های کانکی فرق داره  حالا به عکسی که این بالاست دقت کنید قسمت های مربوط به فونت رو در متن مشخص کردم ، تمام قونت ها از خانواده Sans هستند ولی من اولی رو به Lithograph تغییر دادم که مربوط به اون ساعت بزرگ اون بالا میشه  همنوجوری که میبینید متن کاملا باز و در اختیاره من بوده و من هرجوری دوست داشتم تغییرش دادم  ، بازم برید و به عکس کانکی دقت کنید ، اون وسطا یه قسمتی وجود داره که مربوط به سرعت اینترنت و میزان ارسال و دریافت اطلاعات میشه ، من از کابل های شبکه برای وصل شدن به اینترنت استفاده میکنم و کانکی داره خیلی دقیق به من نشون میده میزان مصرف و سرعت اینترنت من چقدره ، ولی اگه من از شبکه وایرلس استفاده میکردم این کانکی دیگه قابلیت نشون دادن  اطلاعات اینترنت رو نداشت !!! چرا ؟ چون تو متن برنامه ، برنامه نویس فرض کرده که شما دارید از کابل استفاده میکنید ، دقیقا اینجای متن : 



خب حالا این مشکل چجوری حل میشه ؟ کافیه به جای eth که تو عکس مشخص شده بنویسیم wlan و فایل رو save کنیم تا همه چیز درست بشه ! شاید این سوال بوجود بیاد که خب چرا نمیری سراغ قسمت تنظیمات کانکی ؟ همونجوری که همه ی برنامه ها یه قسمت تنظیمات دارن ! چه کاریه آخه از همونجا تغییر بده دیگه ؟!! باید بهتون بگم که کانکی همچین قسمتی نداره و باید برای هر تغییری از همین روش تغییر متن استفاده کنید  ( البته مثل این که جدیدا دوستان یه برنامه ای واسه اینجور تغییرات نوشتن ) به نظر من که عالیه . . . . .  عالیه که همه چیز در اختیارت باشه ، همه چیز . . . . و عالیه که من میتونم این فایل conkyrc رو که روش تغییرات ایجاد کردم به دوستم بدم یا روی اینترنت به اشتراک بزارم تا همه بتونن ازش استفاده کنن ، اینجوریه که کانکی ها یا هر نرم افزار متن باز دیگه ای هر روز بهتر از قبل میشن ، بدون این که کسی پولی پرداخت کرده باشه . . . . 

امیدوارم تونسته باشم مفهوم متن باز رو درست منتقل کرده باشم ، نکته ی آخر : اگه فکر میکنید یادگرفتن این چیزا سخته باید بهتون بگم که کاملا در گمراهی هستید چون همه ی این چیزا رو میشه در کمتر از ۱ ساعت یاد گرفت ، همونجوری که شما الان یاد گرفتید