کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم
کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم

تجارت پرتغالی ، قسمت سوم ، ‫مأموریت واسکو داگاما

این هم قسمت سوم البته کمی طولانی تر  ، اگه قسمت های اول و دوم رو نخوندید ، همین الان زود برید و یه نگاهی بهشون بندازید  : 


    سفر واسکو داگاما به هند سراغاز تأسیس امپراتوری مستعمراتی اروپا در شرق تلقی می‌شود ، امپراتوری که در سده شانزدهم پایه‌های آن بنیان نهاده شد و در سده نوزدهم به اوج خود رسید .

واسکو داگاما (۱۴۶۰-۱۵۲۴) به یک خاندان اشرافی پرتغالی تعلق داشت. در ۳۲ سالگی به خدمت دربار پرتغال درآمد و در رأس ناوگان دریایی این کشور برای مبارزه با دزدان دریایی فرانسوی قرار گرفت. مانوئل پادشاه پرتغال ، دو سال پس از آغاز سلطنتش گاما را برای مأموریتی مهم بگزید : ایجاد رابطه مستقیم دریایی با شرق . به نوشته دکتر ریان ، استاد دانشگاه لیورپول ، گاما به ماجراجویان دریایی بی دانش چون کلمب شباهت نداشت ، یک شخصیت سیاسی و نظامی بود و مأمور بر اجرای سیاستی برنامه‌ریزی شده [ به این جمله ی اخیر خیلی دقت کنید بعدا باهاش کار داریم ] . انتخاب فردی چون گاما برای مأموریت نشانگر اهداف درازمدتی است که کانون های سیاسی و مالی پرتغال دنبال می‌کردند ، این یک « سفر اکتشافی » ساده نبود . در ۸ ژوئیه ۱۴۹۷ ، گاما در رأس ناوگانی مرکب از چهار کشتی ، بندر لیسبون را به مقصد هند ترک گفت ، در نوامبر « دماغه امید نیک »  را در جنوب آفریقا درنوردید و وارد آب‌های قاره آسیا شد . در ۲۲ مه ۱۴۹۸ به بندر « کالیکوت » در ساحل مالابار هند رسید و سرانجام در اوایل ۱۴۹۹ پیروزمندانه به لیسبون بازگشت و به تعبیر لرد کرزن : برای پرتغال قرنی سرشار از شهرت و ثروت فراهم ساخت .

مورخین می‌نویسند گاما پس از دور زدن قاره آفریقا ،‌در دو بندر ممباسا و مالیندی در شرق آفریقا پهلو گرفت. او در مالیندی ، که مانند سایر بنادر آفریقا و آسیا با خوشرویی پذیرفته شد ، یک دریانورد بومی استخدام کرد تا راهنمای او به سوی هند باشد. می‌گویند ازن دریانورد یک ایرانی شیعی به نام شهاب الدین احمد بن ماجد ،‌از اهالی بندر لنگه و ساکن جلفار ( رأس الخیمه ) بود .


دماغه امید نیک


چنتا نکته : سعی کنید اسامی بنادر و شهر ها رو تو ذهنتون مرتب کنید و حتما لینک هایی که روی اسم شهر ها و بندر ها هستن باز کنید و اطلاعاتشون رو بخونید ، خیلی مهمه که بدونید نویسنده داره دقیقا دریاره ی کجا حرف میزنه 

منتظر قسمت بعدی باشید . . . 

شاید ما !!!

توی متن دوتا جای خالی هست ، سعی کنید با عبارت مناسب پُرشون کنید :


    مردم . . . . . . ! چرا شما را پیکرهای بی روح، و روحهای بدون جسد می نگرم؟ چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحیت، و بازرگانانی بدون سود و تجارت، و بیدارانی خفته، و حاضرانی غایب از صحنه، بینندگانی نابینا، شنوندگانی کر، و سخن گویانی لال، مشاهده می کنم؟ 

پرچم گمراهی در جای خود برافراشته شده، و طرفداران آن پراکنده شده اند، شما را با پیمانه خود می سنجند و سرکوب می کنند، پرچمدارشان از ملت اسلام خارج و بر راه گمراهی ایستاده است. پس آن روز که بر شما دست یابند جز تعداد کمی از شما باقی نگذارند، چونان باقیمانده غذایی اندک در ته دیگ، یا دانه های غذای چسبیده در اطراف ظرف، مانند پوستهای چرمی شما را به هم پیچانده می فشارند، و همانند خرمن شما را به شدت می کوبند، و چونان پرنده ای که دانه های درشت را از لاغر جدا کند، این گمراهان، مومنان را از میان شما جدا ساخته نابود می کنند. با توجه به این همه خطرات، روشهای گمراه کننده شما را به کجا می کشاند؟ تاریکیها و ظلمتها، تا کی شما را متحیر می سازد؟ دروغ پردازیها تا چه زمانی شما را می فریبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده به اینجا آورده و به کجا باز می گرداند؟ آگاه باشید! که هر سرآمدی را پرونده ای، و هر غیبتی را بازگشت دوباره ایست.

مردم! به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهید، دلهای خود را در پیشگاه او حاضر کنید، و با فریادهای او بیدار شوید، رهبر  جامعه باید با مردم به راستی سخن گوید، و پراکندگی مردم را به وحدت تبدیل، و اندیشه خود را برای پذیرفتن حق آماده گرداند، پیشوای شما چنان واقعیتها را برای شما شکافت چونان شکافتن مهره های ظریف، و حقیقت را از باطل چون شیره درختی که از بدنه آن خارج شود، بیرون کشید. پس در آن هنگام که . . . . . . . . بر شما تسلط یابند، باطل بر جای خود استوار شود، و جهل و نادانی بر مرکبها سوار، و طاغوت زمان عظمت یافته، و دعوت کنندگان به حق اندک و بی مشتری خواهند شد، روزگار چونان درنده خطرناکی حمله ورشده، و باطل پس از مدتها سکوت، نعره می کشد، مردم در شکستن قوانین خدا دست در دست هم می گذارند، و در جدا شدن از دین متحد می گردند، و در دروغ پردازی با هم دوست و در راستگویی دشمن یکدیگرند و چون چنین روزگاری می رسد، فرزند با پدر دشمنی ورزد، و باران خنک کننده، گرمی و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر می کنند، نیکان و بزرگواران کمیاب می شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهیدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستی از میانشان رخت برمی بندد، و دروغ فراوان می شود، با زبان تظاهر به دوستی دارند اما در دل دشمن هستند، به گناه افتخار می کنند، و از پاکدامنی به شگفت می آیند، و اسلام را چون پوستینی واژگونه می پوشند.


میدونم که دیگه خیلی داریم به داعش گیر میدیم ولی واقعا دلم نیومد که این خطبه زیبای امام علی (ع) رو ننویسم ، پیشنهاد می کنم چندین بار دیگه با دقت کامل متن بالا رو بخونید . . .. 

پ.ن : خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی با یه کوچولو تغییر 

دولت . . . . . در عراق و شام !!

یه موضوعی چند وقتیه اذیتم میکنه ، این گرگ های دردنده ی ساخت اسرائیل اسم خودشون رو گذاشتن « دولت اسلامی در عراق و شام » و با همین اسم دارن تمام مسلمونا رو میکشن !!! واسه همین به ذهنم رسید که اینو درست کنم : 



امیدوارم تونسته باشم مطلب رو برسونم  

ممکنه این سوال براتون پیش بیاد که چرا « دولت یهودی در عراق و شام » ؟ برای جواب دادن به این سوال باید اول سوال های زیر رو جواب بدیم :

چرا در تمام این مدت که داعش داره مردم رو میکشه دولت مردان همیشه نگران حقوق بشر اسرائیلی صداشون درنمیاد ؟

چرا از اولین روزی که جنگ در سوریه شروع شد این به قول خوشون دولت اسلامی خواه ها حتی یه گلوله هم به سمت اسرائیل شلیک نکردن ؟

چرا اکثر سلاح های سنگین داعش رو اسلحه های ساخت اسرائیل تشکیل میده ؟

اصلا چرا اینا دارن مسلمونا رو میکشن مگه نمیگن دولت اسلامی ؟!!!

و هزارتا « چرا » ی دیگه !!!!


یه کوچولو بیشتر فکر کنیم . . .


پ.ن: البته به امید خدا زمان زیادی از عمر این درنده ها باقی نمونده 

مرز ما . . .

شما در حال جنگ با یه کشوری هستید ولی اون کشور همسایه شما نیست و یه کشوری بین شما و اون دشمنتون وجود داره ، الان موضوع مهم در این جنگ اینه که اون کشوری که بین شما و دشمنتون وجود داره طرف کی باشه ؟!



توی یک جنگ عادی که شما با دشمنتون هم مرز باشید به هم حمله میکنید و بالاخره یکی برنده میشه ، وارد خاک طرف مغلوب میشه و کم کم شروع میکنه به گرفتن خاک اون کشور ، اما در حالتی که اون بالا به صورت نقاشی بچه ها براتون کشیدم  داستان تغییر میکنه ، هرجوری که حساب کنید کشور وسطی هیچ وقت نمیتونه بی طرف باشه ، چون در این صورت اصلا جنگی صورت نمیگیره ، به هر حال این کشور وسطی باید به یکی از کشور ها اجازه بده تا از خاک یا‌ آسمونش برای حمله به اون یکی کشور استفاده بشه و این که به کدوم کشور اجازه این کار رو میده بستگی داره به خیلی چیزا .

فرض اولیه این بود که یکی از این کشور ها برای شماست و اون کشور دشمن هم خیلی با شما دشمنه و اصلا هیچجوره دشمنیش با شما از بین نمیره و هر وقت که بتونه بالاخره به شما حمله میکنه ! در این حالت شما چیکار میکنید ؟  

شما رو نمیدونم ولی اگه من باشم در اولین زمان ممکن میرم و هرجوری شده روابطم رو با این کشور همسایم خوب میکنم  ، بهش کمک مالی میکنم ، هرجور نیازی داشته باشه رفع میکنم ، اگه بتونم روابط فرهنگی و دینی قوی باهش برقرار میکنم و خلاصه یجوری مطمئن میشم که اگه جنگ بشه با منه و پای من وایمیسته !!! 

حالا یه حالت دیگه ، اگه این کشور وسطی کلا از نظر اعتقادی با شما باشه ، هم دین شما باشه و اون کشور دشمن همزمان دشمن اون هم باشه چی ؟ 

اینجوری که دیگه عالیه فقط کافیه شما اون کشور رو همه جوره تجهیز کنی تا توی جنگ احتمالی شما با هم باشین و دشمن تنها بمونه  اینجوری خیلی خوب میشه ، نه ؟

اون وقت دقیقا مثل این میمونه که شما مرزت رو چندین کیلومتر جلو بردی و به جای این که تو مرز خودت بجنگی داری تو مرز دشمن میجنگی و از همونجا دشمن رو زمین گیر میکنی .

خواهشا به این حرفایی که زدیم یکم بیشتر فکر کنید ، به این نقشه بیشتر نگاه کنید و برید تحقیق کنید که  داعشی ها دشمن اصلیشون رو کیا و کدوم کشور میدونن ؟ 



اون قسمت های قرمز رنگ داعشیا هستن که چون توی سوریه جلشون رو نگرفتیم حالا پررو شدن و دارن میان اینور ، یکم تو اینترنت درباره ی داعش تحقیق کنید و ببینید که چجور آدمایی . .  ببخشید چحور گرگ هایی هستن !!!

سوال آخر : پای داعشی ها رو کی به خاورمیانه باز کرد ؟ کی ازشون حمایت میکنه ؟ دشمن اصلیه ما کیه ؟ 


یکم بیشتر فکر کنیم . . . 

خربزه با سوشی :))

چون امروز کلا خوشحالم و خیلی اتفاقای خوب داره همزمان رخ میده گفتم یه آهنگ خیلی باحال و با عشق گوش بدیم   این شما و این جعفر : 



اگه نمیدونید این دقیقا چیه باید بهتون بگم جعفر کارش خوندن آهنگ های مسخره و خنده داره ، این هم یه جور شوخی با یک آهنگ معروفه که اسمش رو نمیگم 


عیدتون مبارک 


elementary OS Luna

این سیستم عامل های گنو/لینوکسی هر روز دارن قشنگتر از دیروز میشن  قدیما وقتی میگفتیم لینوکس همه فکر میکردن ما داریم با یه صفحه ی سیاه که یک سری نوشته انگلیسی توشه کار میکنیم اما جدیدا دیگه اصلا اینجوری نیست ، قابلیت انعطاف پذیری و شخصی سازی بی نظری سیستم عامل های گنو/لینوکسی باعث شده دسکتاپ هر کسی یه شکلی باشه و هیچ دونفری پیدا نشن که دسکتاپشون دقیقا یه جور باشه !! تأکید میکنم هیچ دو نفری  


نمونه ی دسکتاپ یکی از بچه های ایرانی ( آرچ لینوکس )


با این که ما کاملا به این اعتقاد داریم که دسکتاپ های لینوکسی خیلی خوشگلتر از بقیه هستن اما نباید این موضوع رو فراموش کنیم که شرکتی مثل اپل با سیستم عامل خوب خودش ( OS X Yosemite ) که جدیدا هم آپدیت شده تونسته بخش بزرگی از بازار رو  برای خودش کنه ، و این موضوع نشون میده که خیلی از مردم طراحی های اپل رو دوست دارن  و این موضوع باعث شده که یک سری از دوستان با توجه به طراحی سیستم عامل های اپلی یه سیستم عامل به نام elementary OS Luna طراحی کنند ، البته بر دوستان حرفه ای پوشیده نیست که هر سیستم عامل گنو/لینوکسی رو میشه در کمتر از ۳۰ دقیقه شبیه OS X اپل کرد ولی خب خیلیا حوصله این کارو ندارن خیلیا هم اصلا بلد نیستن  ، بیخیال بریم ببینم این elementary OS Luna چه شکلیه  :



خب خیلی شبیه شده واقعا با این تفاوت که این سیستم عامل کاملا متن باز ، آزاد ، رایگان و امنه ، همچنین جاسوسی های اپل هم در کار نیست و باز هم قابلیت شخصی سازی داره ، من که شخصا با تعریف هایی که نوا اژدری ازش کرد میخوام برم نصبش کنم ، تا ببینیم چی میشه  ، یه نکته ی دیگه هم هست شما برای خرید این لپ تاپ خوشگل Lenovo و نصب این سیستم عامل باید مبلغی بین ۲ تا ۲.۵ میلیون تومن خرج کنید ولی ارزون ترین لپ تاپ شرکت اپل ۳.۷ میلیون تومن قیمتشه  «برای اطلاعات بیشتر هم چنتا لینک آخر همین مطلب مینویسم براتون»
دقت کنید یه وقتایی ما با این که میدونیم یه چیزی بهتره حتی جرأت این رو نداریم که بریم امتحانش کنیم ! الان یه شخصی که فعال باشه ، تغییرات دنیای اطراف براش مهم باشه و بخواد چیزای جدید یاد بگیره خیلی سریع میره ببینه که این elementary OS Luna چیه و اگه خیلی بچه باحالی باشه میره و یجوری نصبش میکنه تا بتونه از نزدیک لمسش کنه ، فکر کنید واقعا چند نفر اینجوری هستن ؟ 


یه مطلب دیگه هم هست ، چرا ما انقد روی سیستم عامل ها تأکید داریم و هی دربارشون صحبت میکنیم ؟ مگه تمام مشکلات حل شدن و فقط این یدونه مونده ؟ حالا مگه سیستم عامل با سیستم عامل چه فرقی داره ؟ داره کارشو میکنه دیگه ؟!!! 
جواب اینه که : پیشنهاد میدم برای فردا یه کاری انجام بدید ، با موبایلتون یا ساعتتون وقت بگیرید و ببینید که طی یه روز چند ساعت دارید از سیستم عامل های مختلف استفاده میکنید ! واقعا یک بار این کارو انجام بدید ! فکر میکنم برای افراد معمولی این زمان در کمترین حالت بین ۵ تا ۶ سات باشه !! دقت کنید که آندروید و iOS هم سیستم عامل حساب میشن  خیلی از افراد هم هستن که مثل من روزی حدودا ۱۰ ساعت با سیستم عامل های مختلف کار میکنن ، شما با چنتا از دوستاتون یا افراد خانوادتون ۱۰ ساعت مستقیم کار دارید ؟!  زندگی این روزا جوری شده که سیستم عامل رو باید یکی از همنشین ها به حساب اورد ! و انسان عاقل درباره انتخاب همنشینش فکر و تحقیق میکنه و به قول معروف با هر کسی نمیپره   و  موضوع دوم این که بار ها و بار ها گفتیم گنو/لینوکس و نرم افزار متن باز و دانش آزاد یه جور تفکره نه فقط یجور نرم افزار . . . بهش بیشتر فکر کنیم . . . 

پ.ن لینک های مربوط به elementary OS Luna
   ۴. Distro Watch

جستجوی هدایت شده . . .

شما خودت رو بزار جای یه خارجی که میخواد بین مذاهب اسلامی یکی رو انتخاب کنه ! میره تو اینترنت و شروع به جستجو میکنه . . . 



پیشنهاد میکنم ویدئو رو در حالت تمام صفحه ببینید 
طرف مثبت داستان اینه که اسلام در حال گسترشه و این موضوع بسیار جای خوشحالی داره 

 اما واقعا چرا باید اینجوری باشه ؟! چه دستی توی کاره ؟ چرا فقط اینجور عکس ها نمایش داده میشن ؟ حالا کافیه که خودتون برید و کلمه Sunni Muslim رو سرچ کنید و ببینید که یدونه از این عکس ها میاد یا نه ؟! یه قسمتیش به دلیل فعالیت خوب و پول خرج کردن برادران اهل سنته و یه قسمتیش هم به خاطر کم کاری ما ، اما هرچی بیشتر فکر میکنم فقط و فقط این دلایل نیستن ، یه چیز های دیگه ای هم در کاره . . .
فکر نمیکنید اگه یکم به جهان اطرافمون و اتفاقاتی که داره رخ میده حساس باشیم خیلی بهرته ؟