کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم
کمی بیشتر

کمی بیشتر

بیا تا کمی بیشتر فکر کنیم

تنها راه پیروزی

مقاومت مثال زدنی مردم غزه با بیش از ۲۰۰۰ شهید تنها در ۲ ماه به همه ثابت کرد که تنها راه پیروزی در برابر ظلم و زور فقط و فقط مقاومته ، انقدر باید مقاومت کنی تا ظالم کم بیاره و عقب نشینی کنه ، کاری که به بهترین شکل ممکن مردم ایران طی هشت سال جنگ انجام دادن ، و یادمون باشه بهای آزاد شدن از زیر سلطه ابر قدرت ها سنگینه . . . . بهایی به اندازه شهادت ۲۰۰۰ نفر زن ، بچه ، پیر و جوان . . .


 و حالا راه کاملا مشخص شده ، راهی که با قطره قطره خون کودکان غزه برای ما خط کشی شده ، خط قرمزی که راه پیروزی رو به ما نشون میده ، یه خط قرمز خیلی پر رنگ که از همه جای دنیا دیده میشه . . .

اما باز هم افرادی هستن که این راه رو نمیبینن ، یا کورند یا چشم هاشون رو بستن . . .

توصیه شده برای شما ، قسمت صفر (شروع پروژه)

چنتا مطلب قبل صحبت از شروع یه پروژه جدید توی وبلاگ بود ، پروژه ای که از نظر من خیلی مهمه ، دلیل مهم بودنش اینه که خیلیا چیزی دربارش نمیدونن ، خیلیا دوست ندارن چیزی دربارش بدونن یا بشنون و خیلیا هم اگه بدونن و بشنون بازم به کار خودشون ادامه میدن ، خب دیگه داره خیلی پیچیره میشه ، اول اسم پروژه رو بگیم : Recommended for you یا توصیه شده برای شما

جدیدا که نه مدت هاست که تو هر سایتی میریم با یه قسمتی به عنوان Recommended for you مواجه میشیم ، خیلیا دقیقا معنی این کلمات رو نمیدونن و خیلیا هم فقط میدونن که تو قسمت Recommended for you میتونن چیزهای جالبی پیدا کنن ، چیزایی که به احتمال زیاد میپسندن ، در بهترین حالت دوستانی که کمی انگلیسی بلد میدونن که سایت های مختلف یک سری عکس ، لینک ، ویدئو ، کالا ، نرم افزار و . . . رو با توجه به سلیقشون بهشون پیشنهاد میکنه ، اون سایت اینترنتی حدس میزنه که ما ممکنه از یه سری چیزا خوشمون بیاد ، بعد وقتی ما وارد اون سایت میشیم تمام اون چیزهایی رو که حدس میزنه ما میپسندیم رو توی یه قسمت جدا با عنوان Recommended for you ( توصیه شده برای شما ) به ما نشون میده ، خب خیلی خوبه دیگه ، به جای این که من یک ساعت بگردم و چیزایی که دوست دارم رو پیدا کنم خود سایت میاد و این چیزا رو به من نشون میده !! از این بهترم میشه ؟
اما نگاه « کمی بیشتر » ی داشتن به ما این اجازه رو نمیده که به این راحتی از کنار ایم مسئله عبود کنیم ، بدون این که یکم بیشتر بهش فکر کنیم !با یکم بیستر فکر کردن چنتا سوال جالب بوجود میاد :
۱. این سایت از کجا میفهمه که من چی دوست دارم ؟
۲. این سایت منو میشناسه ؟ از کجا میتونه بفهمه کی الان تو سایته ؟
۳. اگه من رو میشناسه پس میتونه با من مثل بقیه رفتار نکنه و یه چیزایی رو به من نشون نده !!
۴. کلا به این سایت چه ربطی داره من چی دوست دارم ؟
و چنتا سوال دیگه ، واسه شروع کار یکم بیشتر به این سوالا فکر کنید . . .

۱۵ میلیون خط . . .

بهترین دستاورد های بشری زمانی ساخته میشن که همه ی افراد جامعه تو ساختنشون به صورت حساب شده ای کمک کنن ، نظر بدن و مشارکت داشته باشن ، این جمله که گفتیم یه جور شعاره و همه این جور شعار ها رو خوب بلدن ، اما واقعا چه جور دستاورد بشری وجود داره که افراد جامعه بتونن تو ساختش کمک کنن ، نظر بدن و مشارکت حساب شده داشته باشن ؟ 
تا حالا همچین چیزی دیدن ؟ اصلا این کار ممکنه ؟ 
نه جدی یکم فکر کنید ببینید مثالی پیدا میکنید ؟!!
من یه نمونه سراغ دارم !!  لینوکس !! آره همون لینوکسی که هر روز بارها و بارها بدون این که بدونیم داریم ازش استفاده میکنیم !! همون پنگوئنی که نیم وجب قدشه ولی لاتی را میره  ، لینوکس اولش چند صفحه برنامه بود اما الان با کمک تمام مردم دنیا شده بزرگترین و گسترده ترین پروژه در حال توسعه دنیا ، پروژه ای که تمام مردم دنیا به صورت مستقیم و غیر مستقیم توش دخالت دارن ، نرم افزاری که الان ۱۵ میلیون خط کد داره . . . .


بار ها گفتیم ، گنو ، لینوکس ، نرم افزار متن باز ، نرم افزار آزاد و دانش آزاد فقط یه نرم افزار نیست یه فرهنگه ، یه فرهنگه دوست داشتنی !!! یه فرهنگ کاملا انسانی !

پ.ن : اگه نمیدونید لینوکس دقیقا چیه برید تو اینترنت دربارش سرچ کنید ، ارزشش رو داره  فقط یادتون باشه یه وقت خدای نکرده از گوگل استفاده نکنیدا !!! فقط داک داک 


مرز ما . . .

شما در حال جنگ با یه کشوری هستید ولی اون کشور همسایه شما نیست و یه کشوری بین شما و اون دشمنتون وجود داره ، الان موضوع مهم در این جنگ اینه که اون کشوری که بین شما و دشمنتون وجود داره طرف کی باشه ؟!



توی یک جنگ عادی که شما با دشمنتون هم مرز باشید به هم حمله میکنید و بالاخره یکی برنده میشه ، وارد خاک طرف مغلوب میشه و کم کم شروع میکنه به گرفتن خاک اون کشور ، اما در حالتی که اون بالا به صورت نقاشی بچه ها براتون کشیدم  داستان تغییر میکنه ، هرجوری که حساب کنید کشور وسطی هیچ وقت نمیتونه بی طرف باشه ، چون در این صورت اصلا جنگی صورت نمیگیره ، به هر حال این کشور وسطی باید به یکی از کشور ها اجازه بده تا از خاک یا‌ آسمونش برای حمله به اون یکی کشور استفاده بشه و این که به کدوم کشور اجازه این کار رو میده بستگی داره به خیلی چیزا .

فرض اولیه این بود که یکی از این کشور ها برای شماست و اون کشور دشمن هم خیلی با شما دشمنه و اصلا هیچجوره دشمنیش با شما از بین نمیره و هر وقت که بتونه بالاخره به شما حمله میکنه ! در این حالت شما چیکار میکنید ؟  

شما رو نمیدونم ولی اگه من باشم در اولین زمان ممکن میرم و هرجوری شده روابطم رو با این کشور همسایم خوب میکنم  ، بهش کمک مالی میکنم ، هرجور نیازی داشته باشه رفع میکنم ، اگه بتونم روابط فرهنگی و دینی قوی باهش برقرار میکنم و خلاصه یجوری مطمئن میشم که اگه جنگ بشه با منه و پای من وایمیسته !!! 

حالا یه حالت دیگه ، اگه این کشور وسطی کلا از نظر اعتقادی با شما باشه ، هم دین شما باشه و اون کشور دشمن همزمان دشمن اون هم باشه چی ؟ 

اینجوری که دیگه عالیه فقط کافیه شما اون کشور رو همه جوره تجهیز کنی تا توی جنگ احتمالی شما با هم باشین و دشمن تنها بمونه  اینجوری خیلی خوب میشه ، نه ؟

اون وقت دقیقا مثل این میمونه که شما مرزت رو چندین کیلومتر جلو بردی و به جای این که تو مرز خودت بجنگی داری تو مرز دشمن میجنگی و از همونجا دشمن رو زمین گیر میکنی .

خواهشا به این حرفایی که زدیم یکم بیشتر فکر کنید ، به این نقشه بیشتر نگاه کنید و برید تحقیق کنید که  داعشی ها دشمن اصلیشون رو کیا و کدوم کشور میدونن ؟ 



اون قسمت های قرمز رنگ داعشیا هستن که چون توی سوریه جلشون رو نگرفتیم حالا پررو شدن و دارن میان اینور ، یکم تو اینترنت درباره ی داعش تحقیق کنید و ببینید که چجور آدمایی . .  ببخشید چحور گرگ هایی هستن !!!

سوال آخر : پای داعشی ها رو کی به خاورمیانه باز کرد ؟ کی ازشون حمایت میکنه ؟ دشمن اصلیه ما کیه ؟ 


یکم بیشتر فکر کنیم . . . 

فوضول شناسی قسمت سوم :|

در قسمتهای اول و دوم خیلی ساده و با نگاه بسیار کلی سه روش اصلی رو برای دست به سر کردن یه شخص فوضول بررسی کردیم ( البته ما خیلی ساده توضیح دادیم وگرنه بحث خیلی گسترده تر از این حرف هاست و اجرای این روش ها هم اصلا به این راحتی ها نیست ) اما توی این قسمت که از همه مهمتر هم هست باید یک سری از استعاره ها رو توضیح بدیم و دلیلمون برای عنوان کردن این بحث نسبتا طولانی رو بگیم ، خیلی سریع بریم به اصل مطلب برسیم . 

تا این لحظه شما شخصی بودید که باید فوضول و جستجوگر رو دست به سر میکردید ، اما حالا شما قراره شخص فوضول باشید ! چجوری ؟! به این صورت که یه چند نفر با استفاده از یک سری کار پست و ناپسند توستن قدرت دنیا رو بدست بگیرن ، حالا برای این که این قدرت و تسلط روی دنیا رو همیشه تو دست داشته باشن و همیشه از همه پولدارتر و قدرتمنتر باشن مجبورن دست به یک سری کار های پست و ناپسند بزنن ، از جمله این کار ها میشه به استعمار کشور های کوچیک اما غنی ، ایجاد جنگ های داخلی و نا امنی ، ایجاد تجارت تک قطبی و از این جور کار ها که خودتون بهتر میدونید اشاره کرد ، اما همیشه ذهن های بیدار و جستجوگر ، افراد آگاه و راهبر و افرادی که مردم به حرفاشون گوش میدن وجود دارند که به این قدرت ها گیر میدن و مردم رو روشن میکنن تا با ظلم و تمامیت خواهی این قدرت ها مقابله کنن تا عدالت رو در جامعه برقرار کنن تا خدا رو به مردم یادآوری کنن . گرفتید چی میخوام بگم ؟! 

در واقعیت شما یا اون شخص فوضول و جستجوگر در کار ابر قدرت ها هستید ، یا جامعه مشترک بین ابر قدرت و شخص جستحوگر هستید یا جزو گروه قدرت طلب ها و در استخدام اون ها و چشمتون رو روی ظلم بستید ، یکم فکر کنید دوست دارید جزو کدوم دسته باشید ؟!



حالا خیلی چیزا روشن میشه روش های دست به سر کردن شخص فوضول رو که قبلا گفتیم مرور کنید ، اون ابرقدرت برای دست به سر کردن شخص فوضول کار هاش رو مخفیانه انجام میده ،  مثلا مخفیانه تمام اینترنت رو شنود میکنه ، که اینجوری یه شخصی مثل اسنودن پیدا میشه و همه چیز لو میره . یکم دقیق تر بشیم !!!! ممکنه اسنودن هم از طرف همون قدرت ها اجیر شده باشه تا یک سری اطلاعات سوخته و دست چندم رو لو بده و ما رو از اطلاعات اشباع کنه تا ما دیگه دنبال یک سری چیزا نریم !!!! جالبه که تمام کارشناسای امنیتی بار ها و بار ها درباره ی جاسوسی های احتمالی دولت ها از مردم هشدار داده بودن و وقتی اسنودن این اطلاات رو رو کرد مردم عادی بسیار متعجب شدن ولی افراد متخصص قبلا فکر اینجا رو کرده بودن و براش آماده بودن ! ( رجوع کنید به حماسه ی اسنودن و داک داک ) به دلیل همین آمادگی افراد متخصص و هشدار هایی که قبلا اونا داده بودن میشه گفت که اسنودن مقدار زیادی اطلاعات سوخته ، کم اهمیت و قابل پیشبینی رو به مردم داده ، موضوع وقتی جالبتر میشه که بریم ببینیم که این جنجالی که اسنودن درست کرد در چه زمانی بود و در اون زمان چه اتفاقات مهم دیگه ای داشت تو دنیا رخ میداد !!!! من نمیگم حتما اسنودن عامل دست اون ابر قدرت ها بوده تا حواس ما رو پرت کنه و ما رو از اطلاعات اشباع کنه ولی خب بهتر نیست روی ین مسائل یکم بیشتر فکر کنیم و دقیق بشیم ؟!!



با فرض این که اون قدرت های تمامیت خواه و ظالم از این دوتا روش یعنی مخفی کاری در داستان شنود و اشباع اطلاعات برای تغییر اولویت ذهن مردم دنیا از مسائل هم زمان با جنجال اسنودن ( جنگ داخلی سوریه ، بیداری اسلامی ، مردم میانمار مردم آفریقا و . . . )  استفاده کرده باشن و موفق شده باشن ذهن مردم رو مدتی منحرف و ذهن افراد جستجوگر رو درگیر و اشباع کرده باشن ولی باز هم بعد از مدتی جنجال اسنودن کمرنگ میشه و مردم و جستجوگر ها دوباره متوجه مسائل اصلی میشن ، در این حالت میگن فشار افکار عمومی روی دولت های استعمار گر و ظالم زیاد میشه و اونا برای این که وجهه ی خودشون رو جلوی مردم خراب نکن مجبور میشن تا از اون کار های ناپسند و غیر انسانی دست بردارن . یعنی روز از نو و روزی از نوع ، دوباره اون ابر قدرت باید بیاد و از اول افکار عمومی رو منحرف کنه و از اینجور چیزا . . .  در این وضعیت اون ابرقدرت ظالم میشینه میاد از روش سوم برای دست به سر کردن این مردم آگاه و اون جستجوگر فعال و عدالت خواه استفاده میکنه ، چجوری ؟! 

برای این که بفهمیم چجوری باید یکم زمان رو به عقب ببریم و برگردیم به ۳۰ تا ۴۰ سال پیش ! اون ابر قدرت خیلی زرنگه و از  سال ها پیش میدونسته که ممکنه مردم روزی به کار های من اعتراض کنن و من نتونم با مخفی کاری و اشباع اطلاعات دست به سرشون کنم ! واسه همین باید شروع کنم به تغییر دادن افکار این مردم ، باید اولویت ها رو تو ذهنشون عوض کنم ، باید یادشون بدم که فقط به خودشون فکر کنن و براشون مهم نباشه اگه بدونن یک سری آدم دارن اون ور دنیا کشته میشن ، به خودشون بگن : وقتی مردن اونا به لذت های این دنیای من ضرری نمیزنه پس واسه چی باید برم خودم رو به زحمت بندازم و به اون ابر قدرت ظالم انتقاد کنم ؟ ، اما باز هم همیشه یه افراد اعتراض گری وجود خواهند داشت که از اعتراض کردن لذت میبرن ! باید یه زمین بازی هم برای اونا درست کنم تا اونا به خیال خودشون بیان به یه چیزایی که تو ذهنشون مهم جلوه داده شده اعتراض کنن و من هم برم پُز بدم که من دولت انتقاد پذیری هستم و به مردمم اجازه اعتراض میدم !! مثلا میام ماری جوآنا و گرس رو به صورت غیر مستقیم تو جامعه پخش میکنم بعد یه قانون تصویب میکنم که کشیدن ماری جوآنا و گرس ممنوعه ، بعد از یه مدت یه گروه هایی تشکیل میدم که بیان در راه آزاد سازی استفاده ماری جوآنا و گرس تظاهرات و تجمع برگزار کنن و هی اعتراض کنن تا ارضا بشن و پیش خودشون فکر کنن ما چقدر آدم های مهمی هستیم . میشه هر چند وقت یه بار یه چیز ایجوری درست کنم ، یه مدت دفاع از همجنسرایی رو راه بندازم و یه مدت روی حفظ محیط زیست خیلی مانور بدم . . .  اینجوری همیشه مردم و جستجوگر ها رو سرگرم نگه میدارم و از اونور میرم سراغ استعمار و غارت کشور های بدبخت آفرقایی ، کشتن مسلمونای میانمار یا نسل کشی مردم فلسطین . . . هیچکس هم نیست بهم چیزی بگه و من هر روز با مکیدن خون کشور های ضعیف قوی تر میشم  



یادمون باشه هیج چیز رو ساده نگیریم ، از کنار هیچ چیر ساده رد نشیم ، بشینیم یکم بیشتر بهش فکر کنیم و در عین حال تمام حواسمون رو جمع کنیم که در این مسیر درگیر چیزای بیخود هم نشیم . . . .


پ.ن : ببخشید طولانی شد 

فوضول شناسی :) قسمت دوم

اگه قسمت اول رو نخوندید همین الان زود برید بخونید و برگردید 

خب چی شد ؟! فکر کردین ؟! چه راه نهایی وجود داره ؟! به نظر من تنها راه که میشه ۹۹٪ ازش نتیجه گرفت یه راه بیشتر نیست ، این که نوع تفکر شخص فوضول ، جستجوگر و کنجکاو رو تغییر بدیم ، یعنی چی ؟! برای این که بگیم یعنی چی باید یکم پایه ای تر فکر کنیم ، به فرضیات اولیه برگردید ، گفتیم شخص فوضول دنبال اینه که بفهمه شما دارید چیکار میکنید و شما میخواید اون نفهمه ! یه سوال : اگه اون شخص فوضول بفهمه چی میشه ؟! رسواتون میکنه ؟! به همه میگه ؟! آبروتون میره ؟! ، جواب : بله همه ی این کار ها رو انجام میده ، سوال : مگه شما دارید کار بدی انجام میدید که کسی نباید بفهمه ؟!؟!؟!؟! مگه شخص فوضول بقیه کار های شما رو نمیبینه ؟! پس چرا ازش پنهون نمیکنید ؟! چرا شخص فوضول نمیره بقیه کار های شما رو به بقیه بگه ؟! چرا دقیقا دنبال اون یه کار خاص میگرده و شما هم دقیقا میخواید اون کا رو ازش پنهون کنید ؟!!!؟!؟ ( یه بار دیگه این چند خط بالا رو بخونید ) 

چی شد ؟! میتونید حدس بزنید چی میخوام بگم ؟! 

شخص فوضول پیش خودش فکر میکنه باید یه چیز بدی از این طرف پیدا کنم تا بتونم آبروش رو ببرم ، خرابش کنم یا ازش باج بگیرم ، اون چیزی که میخواد باهاش آبروی شما رو ببره باید توی ذهن شخص فوضول و جامعه ای که بین شما و شخص فوضول مشترکه یه چیز ناپسند ، بد و غیر قابل تحمل باشه و شما هم دقیقا از همین میترسید و پنهانش میکنید ، وگرنه بقیه کار هایی که از دید شخص فوضول و جامعه بد و ناپسند نباشن نیازی به پنهان کردن ندارن 



بعد از توضیحات مقدماتی بریم سر اصل مطلب ، تو این روش جدید شما باید نوع تفکر شخص فوضول و جامعه رو تغییر بدید ، به صورتی که دیگه اون کار برای اون ها بد و ناپسند نباشه ، مثل بقیه کار ها عادی جلوه کنه ، ساده تر بگم قبح اون مسئله شکسته بشه . شما باید کاری کنید تا چهارچوب فکری جامعه و شخص کنجکاو و جستجوگر تغییر کنه تا حتی اگر دیدن شما دارید اون کار رو انجام میدین براشون مهم نباشه ، در این صورت شما برای همیشه از مخفی کاری راحت شدید ، البته مشخصه که این روش و تغییر دادن نوع تفکر یک جامعه یا یک بخش کوچیک جامعه که جستجوگر ، محقق و فوضول هستن کار راحتی نیست و نیاز به زمان زیاد و برنامه ریزی قوی داره و در آخر هم نمیشه ۱۰۰٪ نحوه ی فکر کردن مردم رو تغییر داد به همین دلیل این روش با این که از بقیه خیلی کامل تره ولی باز هم ۱۰۰٪ نیست ، برای این که بتونید ۱۰۰٪ نتیجه بگیرید باید از هر سه روش اشباع اطلاعات ، پنهان کاری و تغییر چهارچوب فکری به صورت همزمان استفاده کنید و خب طبیعیه که روش های ترکیبی همیشه بهتر از روش های تک بعدی جواب میدن .

روش ترکیبی به این صورت عمل میکنه که شما اول میزان بد و ناپسند بودن یه کار رو در ذهن مردم کاهش میدین ( همون کاری که براتون مهمه ) ، بعد چنتا کار که نسبتا ناپسد هستن ولی به منافع شما ضربه نمیزنن رو خیلی بزرگ میکنید و در اختیار شخص جستجوگر قرار میدید تا مشغول اون ها بشه و بدون سر و صدا به کار اصلی خودتون میرسید ، در این حالت حتی اگه اون شخص جستجوگر از کار شما آگاه بشه به سه دلیل ازش رد میشه ، اول این که درگیر چنتا چیز به ظاهر مهم شده و وقت چیزای دیگه رو نداره ، دوم این که از فوضولی اشباع شده و سوم این که اون کار مدنظر دیگه تو‌ چشمش انقدر بد و ناپسند نمیاد . اگه همه ی این کار ها رو درست انجام بدید شما ۱۰۰٪ موفق خواهید بود 

گفته بودیم که توی دو قسمت تموم میشه اما انگار نمیشه  پس مهمترین حرف ها رو میزاریم برای قسمت سوم 


ادامه دارد . . . . 


پ.ن: برای من خیلی مهمه که مطالب طولانی نباشن 

فوضول شناسی :) قسمت اول

فرض کنید که شما دارید یه کاری انجام میدید که دوست ندارید من بدونم ! و من کاملا حواسم هست و دقیقا دنبال کارم و میتونیم از همه چیز سر دربیارم ! حالا شما چیکار میکنید ؟! واقعا بهش فکر کنید ؟! بهترین کار برای پیچوندن یه آدم فضول که اگه به اطلاعتی از شما دست پیدا کنه هم شما رو رسوا میکنه هم شما تو چشمش خراب میشید چیه ؟! 

نگید خب ازش پنهان میکنیم که خندم میگیره  پنهان کردن اینجا یعنی اون کاری که میخوایم شخص فوضول ازش با خبر نشه یه جوری انجام بدیم که اون شخص نبینه ، این روش خیلی قدیمی و ناکارامده چون شخص فوضول تخصصش اینه که از چیزای مخفی سر در بیاره ، پس به احتمال زیاد شما لو میرید  ولی باز یه سری روش برای پنهان کردن وجود داره که ممکنه در موارد زیادی جواب بده و اگه شخص فوضول خیلی حرفه ای نباشه میشه گولش زد ، یکی از این روش های پنهان کاری اینه که شخصه فوضول رو یه جوری به یه چیز دیگه ای سرگرم کنیم و وقتی اون حواسش به موضوع دیگه پرته شما کارتون رو انجام بدین و امیدوار باشین تا اون شخص فوضول حواسش همونجوری پرت بمونه و شما رو نبینه !! خب البته این روش تا حدی جواب میده ولی باز هم یه روشه قدیمیه . 



روش های پنهان کاری به این شکل که شخص فوضول کار شما رو نبینه و پایه بر ندیدن باشه وجود داره که ما اینجا بنا نداریم همش رو توضیح بدیم ، چون مطلب طولانی میشه ، اما روش بعدی که از روش پنهان کاری بهتره من بهش میگم روش اشباع اطلاعات !! یعنی چی ؟! در این روش درست میریم سراغ نقطه ضعف اصلی شخص فوضول ، شخص فوضول هدف اصلیش اینه که اطلاعات زیادی از شما بدست بیاره تا اون احساس رضایت بهش دست بده ، در این روش شما اطلاعات رو طبقه بندی میکنید و مقدار زیادی اطلاعات نسبتا کم ارزش رو به صورت یکباره در اختیار شخص فوضول قرار میدید تا از اطلاعات اشباع و ارضاء بشه و فکر کنه شما دیگه اطلاعاتی ندارید و دست از شما برداره که خب اگه این روش رو خوب انجام بدید به احتمال زیاد نتیجه میگیرید ، برای بهتر نتیجه گرفتن میتونید این اطلاعات رو گیج کننده کنید تا شخص فوضول گیج هم بشه !! 

خب روش های زیاد دیگه ای هم وجود داره اما اگه دقت کرده باشید در تمام این روش ها به نوعی کاری انجام میدیم تا شخص فوضول مطلب رو نفهمه و همیشه افرادی هستن که هیچ یک از این روش ها نمیتونه باعث بشه تا اطلاعات رو بدست نیارن !!!!! و همون یه نفر کافیه تا اطلاعات شما لو بره و همه بفهمن ، تمام اون فوضولایی که این همه واسه دست به سر کردنشون زحمت کشیده بودین !! خب پس چیکار کنیم ؟!؟!؟!؟! چه روش قطعیی وجود داره ؟!! یکم بیشتر بهش فکر کنید !!

ادامه دارد . . . . .


پ.ن : برای این که طولانی نشه مطلب رو دو قسمت کردیم ، فردا قسمت دوم رو روی وبلاگ قرار میدیم