در فصل پنجم با ما باشید . . .
یادمان رفته ؟!!
همین پارسال بود که چنتا کشور رو به عنوان « دوستان سوریه » !! دور هم جمع کردین تا از ارتش آزاد و داعش حمایت کنید !!
یه نفر جمله ی جالبی گفت ، وقتی داری یه گرگ درنده رو تربیت میکنی باید بدونی ممکنه یه روز خودتو بگیره !! گرگ هیچ وقت رام نمیشه ، بالاخره یه روز خودتو میدره !!
اما این گرگه به بهونه بیشتر نیست ! فک کنم نفت کم اوردن !! شایدم احساس کردن منافعشون در خطره !
این همه جوون ، بچه ، زن باردار و خبرنگار تو سوریه توسط داعش کشته میشدن اون وقت بشار اسد باید استعفا میداد !!!
این فیلم سر بریدن خبرنگار آمریکایی و انگلیسی هم که در حد فیلم سینمایی روش کار شده ، چجوریه بقیه فیلمایی که از داعش بیرون میاد همه با دوربینای بی کیفیت و موبایلیه ، اما این یکی کیفیتش در حد فیلم برداریه بازی های جام جهانیه !!!!
سوال اینجاست که عربستان داره این وسط چیکار میکنه ؟!؟!؟!؟! از اون و ربه صورت رسمی و علنی به داعش پول میده از این ور با چنتا کشور مثل خودش میاد تو صف مبارزه با داعش ؟!
اینا مشکوک نیست ؟ فک کنم با هم جور درنمیاد !!!!
دیگه چه اتفاقی باید بیافته تا شروع به فکر کردن کنیم ؟! خب شاید نمیدونیم یا نمیبینیم !؟
قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِیرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ
بگو: «آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمیاندیشید؟!»
سورة الأنعام ۵۰
از دنیا عقب نبودن خیلی خوبه ، این که الان شما بدونی اون ور دنیا مردم دارن چه کارایی انجام میدن باعث میشه که همیشه اطلاعات به روزی داشته باشه و . . . ( بقیه حرفای تکراری )
حرف جدید چی داریم ؟!
گاهی با یه سطل آب یخ میشه خیلی افراد رو شناخت ! میشه فهمید کی دنبال مُد بوده ؟ کی دنبال خود نمایی بوده ؟ کی دنبال تفرح کردن بوده ؟ میشه فهمید بعضی از افراد چقدر درباره کاری که میخوان انجام بدن فکر میکنن ! چند درصد فقط تقلید میکنن و کیا دنبال یه کار خاص انجام دادن به هر دلیلی هستن ؟!
ما کاری به خود چالش آب یخ نداریم ، فلسفه و دلیلش برای ما مهم نیست ، این که کی چالش رو برای اولین بار شروع کرد برامون مهم نیست ، ما به یه مرحله قبل از این حرفا کارداریم ، مسئله تصمیم گیری برای انجام یه کاری ! چجوری میشه که ما تصمیم میگیریم یه کاری رو انجام بدیم ؟ قبلش به چه چیزایی فکر میکنیم ؟ اصلا قبلش فکر میکنیم ؟ میریم تحقق کنیم ببینیم کیا قبلا این کارو انجام دادن ؟ نتیجه ی کارشون چی بوده ؟ شاید بتونیم بدون انجام دادن اون کار هم به همون نتیجه ی دلخواه برسیم !! اصلا یه وقتایی لازم نیست ما دوباره یه چیزی رو تجربه کنیم ، کافیه از تجربه ی بقیه استفاده کنیم !!
داستان چالش سطل آب یخ ! یا به قول ما چاله ی آب یخ ! یکی از اون مواردیه که به راحتی یه اسکرینشات از ذهن طرف مقابل به ما میده !
همزمان با دنیا پیش رفتن خیلی خوبه ولی یکم بیشتر فکر کردن خیلی از اون مهمتره !
پ.ن: با تشکر از سروش رضایی برای ویدئو های به موقع و خوبی که میسازه
داشتم فکر می کردم مگه باریکه غزه چقدره که انقدر با عزت و شجاعت داره در برابر کشوری که بزرگترین کارخونه های اسلحه سازی رو داره مقاومت میکنه ؟! یه جستجوی چند دقیقه ای کردم و به نتایج جالبی رسیدم
مساحت باریکه غزه : ۳۶۰ کیلومتر مربع
مساحت تهران : ۷۳۰ کیلومتر مربع
مساحت مشهد : ۲۸۹ کیلومتر مربع
مساحت لندن : ۱۵۷۰ کیلومتر مربع
اگه یکم به ضرب و تقسیم ادامه بدیم متوجه میشیم که اگه اسراپیل ( بچه کش ) که تا امروز ۳۵ روزه داره این شهر ۳۶۰ کیلومتر مربعی رو بمب بارون میکنه روزی ۱۰.۲۸ کیلومتر مربع رو میگرفت تا الان تمام غزه رو گرفته بود و این در حالیه که اسراپیل حتی نتونسته ۱ کیلومتر مربع از خاک غزه رو بگیره . جالبه بدونید تو عملیات الی بیت المقدس ( آزادی خرمشهر ) که ۲۴ روز طول کشید ، جوونای ایرانی تونستن ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران رو پس بگیرن یعنی مساحتی معادل ۱۵ برابر مساحت غزه .
گفتم شاید خوب باشه که بدونید کل مساحت فلسطین ۲۷۰۰۰ کیلومتر مربعه که تقریبا مشه اندازه ی استان لرستان ۲۸۰۰۰ کیلومتر مربعی خودمون . بعد از این همه عدد و رقم چنتا سوال هم بپرسیم بد نیست ، اول این که اون قدرت ارتش اسرائیل که میگن خیلی قویه الان دقیقا کجاست ؟ ، اصلا اسرائیل میخواد غزه رو بگیره یا فقط دوست داره با موشکاش بچه های بیشتری رو از بین ببره ؟ چجوریه که تا اسرائیل تا الان۳ بار خواسته غزه رو بگیره ولی حتی یه ذره هم موفق نبوده ؟ دلیل این مقاومت عجیب و تاریخی مردم غزه چی میتونه باشه ؟ با چه قدرتی دارن در مقابل این همه کشتار مقاومت میکنن ؟ و . . .
واسه همه ی این سوالا یه جواب خیلی جالب هست :
وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ ۚ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا ۘ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ ۚ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا ۚ وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ۚ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّـهُ ۚ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا ۚ وَاللَّـهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ
سوره المائده آیه ۶۴
و
یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر
این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛
هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل
شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز
قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را
خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست
ندارد.
پ.ن : به معنی آیه و اعداد و ارقاد خیلی دقت کنید
یه قانون خیلی خوب تو این دنیا هست ، وقتی خون بی گناه به صورت مظلومانه روی زمین ریخته بشه حق از باطل جدا میشه ، چجوری ؟ یکم بیشتر فکر کنید ، شما یا باید طرفدار شخصه بی گناهی که مظلومانه و از روی ظلم ، زیاده خواهی و تعدی کشته شده باشید یا طرفدار کسی که اون شخص مظلوم رو کشته . . .
آخرین باری که بین نزدیکانتون یه نوزاد متولد شد رو یادتونه ؟ چه احساسی داشتین ؟ خب به صورت طبیعی ما نوزاد رو دوست داریم ، منتظر میشیم که یکم بزرگتر بشن تا بتونیم باهاشون بازی کنیم خیلی حال میده !!! این نوزاد کم کم بزرگ میشه ، شروع میکنه به راه رفتن ، غذا خوردن و حرف زدن و بقیه مراحل رشد . . . خیالتون راحت نمیخوایم آموزش بچه داری بدیم میخوایم به این نوزاد از یه جهت دیگه نگاه کنیم ، بهتر بگم میخوای به آینده ی این نوزاد فکر کنیم ، اگه در حالی که اون نوزاد تو بغل شماست یه نفر از شما بخواد تا یه اتفاقی رو که قطعا در آینده برای اون نوزاد رخ میده پیشبینی کنید چی بهش میگید ؟ بیاید همین الان خیلی جدی روی این موضوع یکم بیشتر فکر کنیم . . . سوال این بود : یه اتفاق رو که قطعا توی آینده برای این نوزاد رخ میده پیشگویی کنید !!
این نوزاد قطعا در آینده به مدرسه میره !!!
این نوزاد قطعا در این شهر بزرگ میشه !!
این نوزاد قطعا در آینده یه ورزشکار میشه !! و هزار تا پیشگویی دیگه ، اصلا نوزاد رو بیخیال ! درباره ی خودتون پیشگویی کنید ! چه اتفاقی قطعا در آینده برای شما میافته ؟! کسی هست که بتونه این موضوع رو پیشگویی کنه ؟!
من میتونیم !!! باورتون نمیشه ؟؟؟ پس گوش بدین : اتفاقی که قطعا در آینده برای شما رخ میده مرگه !! شما قطعا در آینده خواهید مُرد . . . درست گفتم یا نه ؟ خیلی جالبه وقتی بشینی یه کوچولو فکر کنی به این نتیجه میرسی که تنها اتفاق قطعی زندگی بشر مُردن و مرگه !!!
اگه به شما بگن که هفته ی آینده یه مسافرت به برزیل در پیش دارید شما چیکار میکنید ؟ بهتره بگم چیکار نمیکنید !! همه چیز رو آماده میکنید تا این مسافرت مسافرت خوبی باشه و این درحالیه که این اتفاق یه اتفاق قطعی نیست ! ولی مرگ یه اتفاق قطعیه . . . واسه اون چیکار میکنید ؟!
سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا به دنیاپرستان هجوم آورد، بدنها در سختی جان کندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز می دارد، و او در میان خانواده اش افتاده با چشم خود می بیند و با گوش می شنود و با عقل درست می اندیشد که عمرش را در پی چه کارهایی تباه کرد؟ و روزگارش را چگونه سپری نمود؟ به یاد ثروتهایی که جمع کرده می افتد، همان ثروتهایی که در جمع آوری آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناک گرد آورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدایی با آنها فرا رسید، و برای وارثان باقیمانده است تا از آن بهره مند گردند، و روزگار خود گذرانند، راحتی و خوشی آن برای دیگری و کیفر آن بر دوش اوست، و او در گرو این اموال است که دست خود را از پشیمانی می گزد. به خاطر واقعیتهایی که هنگام مرگ مشاهده کرده است. در این حالت از آنچه که در زندگی دنیا به آن علاقمند بود بی اعتناشده آرزو می کند، ای کاش آن کسی که در گذشته بر ثروت او رشک می برد، این اموال را جمع کرده بود، اما مرگ همچنان بر اعضا بدن او چیره می شود، تا آنکه گوش او مانند زبانش از کار می افتد، پس در میان خانواده اش افتاده نه می تواند با زبان سخن بگوید و نه با گوش بشنود، پیوسته به صورت آنان نگاه می کند، و حرکات زبانشان را می نگرد اما صدای کلمات آنان را نمی شنود، سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گیرد، و چشم او نیز مانند گوشش از کار می افتد، و روح از بدن او خارج می شود، و چون مرداری در بین خانواده خویش بر زمین می ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند، و از او دور می شوند. نه سوگواران را یاری می کند و نه خواننده ای را پاسخ می دهد، سپس او را به سوی منزلگاهش در درون زمین می برند، و به دست عملش می سپارند و برای همیشه از دیدارش چشم می پوشند.
پ.ن: نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ترجمه محمد دشتی .